کد مطلب:129942 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:123

نگاهی به نقش زینب کبری
حضرت زینب (س) در راستای انجام وظیفه ی تبلیغاتی خود در امتداد نهضت حسینی تلاش بسیاری كرد و مجسمه ی كامل ارزش های والا و اهداف بلند این نهضت بود.

او دختر علی و فاطمه (ع) است.

او خواهر حسنین (ع) است.

او در آغوش نبوت و در سایه ولایت تغذیه شد و پرورش یافت.

او مصیبتهایی دید كه هیچ كس مانندش را ندیده است!

او دیروز شاهد مظلومیت های پایان غم بار زندگی جدش رسول خدا (ص) بود. سپس شاهد مظلومیت های مادر شهیدش، فاطمه زهرا (س) بود و دید كه چگونه پهلویش را شكستند [1] او كسی است كه همراه مادرش در مسجد حضور یافت و آن سخنرانی غرایی را كه او ایراد فرمود، نقل كرد. [2] .


بدین وسیله وی آموخت كه چگونه با قدرت بیان و صلابت ایمان با حكمرانان ستمگر برخورد كند. اگر در پی ریشه ی خطبه های حضرت زینب (س) باشیم باید به وقایع پس از رسول خدا (ص) توجه كنیم؛ آن گاه معلوم خواهد شد كه همه ی آنها به خطبه ی فدكیه ی مادرش، حضرت زهرا (س) باز می گردد.

پس از آن غربت و شهادت پدر مظلومش، علی بن ابی طالب (ع) و سپس امام حسن (ع) بود.

اما امروز او قهرمان میدان كربلا شده است و وظیفه ی خویش را به نیكوترین وجه در جایگاه های مختلف انجام می دهد:

1. پیروی از امام زمانش و برادرزاده اش، علی بن الحسین (ع)؛ كه در برابر یزید او را به عنوان سخنگو معرفی كرد. [3] .

2. استوار ایستادن در برابر یزید سركش.

3. تأثیر كلام وی درمیان جامعه ی شام و به ویژه مجلس یزید، و پیش از آن در كوفه.

4. تأثیر فراوان در قلب پایتخت و در خانه ی یزید - چنانكه تفصیل آن خواهد آمد -

5. گرفتن موضع عاطفی در برابر سر برادرش حسین (ع)، به طوری كه مجلس چنان منقلب شد كه گفته اند: «به خدا سوگند همه ی حاضران را گریاند» [4] .

6. ایراد سخنرانی آتشین در مجلس یزید كه از معانی عالی، مضامینی والا و براهینی متقن برخوردار است. ما در این باره به شرح سخن گفتیم.


[1] كتاب سليم بن قيس هلالي، الاحتجاج، ج 11، ص 212؛ نيز ر. ك: امالي صدوق، ص 176، ح 178؛ ارشاد القلوب، ص 295؛ فرائد السمطين، ج 2، ص 35؛ نوادر الاخبار، ص 161.

[2] الاحتجاج، ج 1، ص 253؛ و ر. ك: بلاغات النساء، ص 19؛ معاني الاخبار، ص 354، امالي طوسي، 238؛ كشف الغمة، ج 2، ص 114؛ شرح نهج البلاغة، ابن ابي الحديد، ج 16 ص 233؛ اعلام النساء، ج 4، ص 128؛ احقاق الحق، ج 10، ص 306؛ بحارالانوار، ج 43، ص 195.

[3] المناقب، ج 4، ص173.

[4] الاحتجاج، ج 2، ص 123.